جواب معرکه
وقتی دل سودایی، میرفت به بستانها
بی خویشتنم کردی، بوی گل و ریحانها
معنی: وقتی دل سودا و عاشق من به سوی باغ و گلستانها میرفت، عطر خوش گلها و غنچهها مرا مست و از خود بیخود میكرد.
آرایه های ادبی:
مجاز: دل سودایی مجاز از انسان عاشق است
مراعات نظیر: مراعات نظیر میان بستان، گل و ریحان ها
کنایه: بی خویشتنم کردی کنایه از خود بی خود کردن و بی اختیار کردن است
جناس: بی و بو
گه نعره زدی بلبل، گه جامه دریدی گل
با یاد تو افتادم از یاد برفت آنها
معنی: گاه بلبل در گوشهای آواز میخواند و گاه گلها و غنچهها میشکفند ولی تا به یاد تو افتادم و خاطرت در دل من افتاد، همه آن زیباییها را فراموش كردم.
آرایه های ادبی:
تشخیص: “نعره زدن بلبل” و “جامه دریدن گل” هر دو جان بخشی و تشخیص به بلبل و گل است
مراعات نظیر: مراعات نظیر میان گل و بلبل
کنایه: جامه دریدن گل کنایه از شکوفا شدن غنچه است
تکرار: یاد
تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم
بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها
معنی: تا با تو عهد و پیمان عشق و دوستی بستم، عهد و پیمانم با دیگران را شكستم؛ چرا که بعد از با تو بودن و در پیمان با تو، شکستن عهد و پیمانهای دیگر شایسته و روا است.
آرایه های ادبی:
تضاد: تضاد بین عهد دربستن و عهد شکستن
مراعات نظیر: تناسب بین عهد، پیمان، پیمان شکستن، عهد بستن
تا خار غم عشقت آویخته در دامن
کوته نظری باشد، رفتن به گلستانها
معنی: آن كسی كه گرفتار غم عشق تو است، اگر اندیشه رفتن به باغ و بوستان را در سرش بپروراند، نشانه نادانی و كوتاه فكری اوست.
آرایه های ادبی:
اضافه تشبیهی: خار غم عشق
مراعات نظیر: مراعات نظیر میان خار، در دامن آویختن و گلستان
کنایه: کوته نظری کنایه از نادانی است و در دامن آویختن کنایه از رها نکردن است
گر در طلبت رنجی ما را برسد شاید
چون عشق حرم باشد، سهل است بیابانها
معنی: اگر در طلب عشق تو رنج و زحمتی به ما رسد شایسته است؛ چرا که اگر كسی عشق كعبه در دل او باشد باید مشكلات و سختیهای راه كعبه را نیز تحمل كند.
را: حرف اضافه به معنی “به”
نکته: قرابت معنایی با بیت “در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم/ سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور” در شعر یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور از حافظ
گویند مگو سعدی، چندین سخن از عشقش
میگویم و بعد از من گویند به دورانها
معنی: به من میگویند که ای سعدی این همه از عشق به معشوق مگوی. من نیز در پاسخ آنها میگویم كه نه تنها من از عشق سخن خواهم گفت، بلكه بعد از من نیز در آینده دیگران نیز از عشق سخن خواهند گفت.
آرایه های ادبی:
تضاد: گویند، مگو
واج آرایی: صدای «ن» و «گ»